اقتصاد (Economy) از دو واژۀ يونانی «Oikos» و «Nemein» گرفته شده است و به‌معنی کسی است که یک خانوار را اداره می‌کند و در زبان فارسی به‌معنی میانه‌روی و خرجِ به‌اندازه است؛ ولی دانش اقتصاد (Economics) مطالعۀ چگونگی تخصیص بهینه و مطلوب منابع کمیاب است و به چگونگی تصمیم‌گیری مردم در این زمینه می‌پردازد. همۀ نظام‌های اقتصادی به‌دنبال پاسخ به پرسش‌های بنیادین زیر هستند:

• چه کالاهايی تولید شوند؟
• چگونه این کالاها تولید شوند؟
• و برای چه کسانی تولید شوند؟
اقتصاد سرمایه‌داری بر پایۀ قواعد بازار و نظام قیمتی، به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهد؛ ولی نظام سوسیالیستی بر پایۀ برنامه‌ریزی متمرکز به‌دنبال پاسخ به آن‌هاست. طبیعتاً پاسخ به این پرسش‌ها به‌فراخور ارزش‌های هر جامعه و در هر زمان متفاوت خواهد بود؛ بنابراین مباحث اقتصادی به دو بخش اثباتی و هنجاری تقسیم می‌شود که علم اقتصادِ اثباتی به تحلیل واقعیت‌ها و آنچه هست، پرداخته و در نقطه مقابل دانش اقتصادِ هنجاری به بایدها و آنچه باید محقّق شود، می‌پردازد. به‌منظور تحلیل دقیق‌تر موضوعات اقتصادی، دانش اقتصاد به شاخه‌های گوناگونی تقسیم می‌شود که درمجموع، گرایش‌های اين دانش به‌صورت كامل و تخصّصی و از طريق ابعاد مختلف آن، مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرد.
با توجه به گسترۀ مسائل اقتصادی و قلمرو دانش اقتصاد، زمینۀ اشتغال برای دانش‌آموختگان این رشته بهتر از دیگر رشته‌های علوم انسانی است؛ چراکه تمامی سازمان‌ها و تشکیلات اعم از دولتی یا خصوصی با موضوع‌های اقتصادی مثل سود، ماندگاری در بازار، مالیات و اشتغال روبه‌رو بوده و همچنین تحت تأثیر سیاست‌های کلان اقتصادی مثل تورّم، رشد اقتصادی، توزیع درآمد، نرخ ارز و دیگر مفاهیم اقتصادی قرار دارند و به‌نوعی همۀ افراد به‌عنوان فعالان اقتصادی با هر هویت اجتماعی به‌تخصیص منابع و وصول به اهداف اقتصادی مشغول‌اند و دانش‌آموختگان رشتۀ اقتصاد در هر مقطعی می‌توانند به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم به‌عنوان خبرگان و کارشناسان دانش اقتصاد، مشاوران افراد و واحدهای اقتصادی باشند.